با اشاره به اینکه ساختار و سبک و سیاق کتاب پریدخت نامه نگاری است ، باید گفت ما آثار نامه نگارانه را هم در ادبیات کلاسیک و فرهنگ خودمان و هم در ادبیات غرب داریم. نمونههای آثار نامه نگارانه در غرب زیاد است و از نمونههای آن میتوان به نامه پادشاه سومر اشاره کرد که پیش از میلاد مسیح نوشته شد.
در خصوص کتاب پریدخت هم ،شرح نامه نگاری محمود و پریدخت با همان نثر، لحن و لسان قاجاری است و برای اولین بار قائم مقام فراهانی این نوع نوشتار را باب کرد. قبل از وی پیشینیان فراهانی سعی کردند خیلی اشرافی بنویسند، به گونهای انتزاعی نوشته میشد که کسی آن را نمیفهمید. قائم مقام فراهانی نثر سادهای مانند نثر گلستان سعدی را باب کرد. ما با حجمی از سفرنامهها و شکایت نامهها در ادبیات مواجهیم
حامد عسکری در مقدمه کتابش ما را به یاد بیهقی میاندازد. این نوع شکسته نفسی که در مقدمه کتاب پریدخت است از نوع شکسته نفسیهای بیهقی است. نامههای کتاب بسیار جالب تنظیم شدند. باید در نامههای سید محمود لحن مردانه و در زبان پریدخت زبان نهای را ببینیم. پریدخت خودش است و خیلی صمیمی و با لحن و بیانی نه سخن میگوید. هرچه در نامههایش جلوتر برویم اشتیاقی سوزان را در حرف هایش بیشتر میبینیم. سودای ت و مشروطه خواهی در کتاب دیده میشود
وقتی زبان فارسی را برای بیان مطلب گوینده به کار میبریم قدرتی دارد که جز با غور و تفحص در زبان فارسی روشن نمیشود. اگر بخواهیم با نگاه تخصصیتری به کتاب نگاه کنیم باید از تخیل نویسنده عبور کنیم تا با شرح حال نویسی و حسب حال نویسی در کتاب پریدخت رو به رو شویم. وقتی در نثر معاصر فارسی، شرح حال نویسها به زبان فارسی میرسند افسار کلام را در دست میگیرند و از همه کرشمههای زبان فارسی بهره مند میشوند
عسکری در پریدخت رندی به خرج داده است، چون نویسنده اثر شاعر است. شاید اگر داستان نویس بود برای اینکه رندی را به نمایش بگذارد صفحات کتاب دو برابر میشد، اما چون شاعر است با حساسیت و ظرافت کلمات کتاب را انتخاب میکند.
وبه دلیل اینکه عسکری پریدخت را به نثری فانتزی نوشته است، نویسنده میداند تاریخ نمینویسد و میداند با یک نثر خلاقانه اثر تولید میکند. نثر پریدخت فانتزی است و نویسنده در یک خط روشن و صافی جلو میرود. ولی شما چند فصل پیش میروید و ممکن است در جایی احساس کنید خسته میشوید. نویسنده سعی دارد نسبت خود را با مشروطه خواهی بگوید و درباره اش حرف بزند
درباره این سایت